نامهای عرفانی از عارف واصل آیتالله بهجتã
بسمهتعالی
الحمدلله وحده، والصلاة علی سید انبیائه و علی آله الطیبین و اللعن علی أعدائهم اجمعین.
جماعتی از مؤمنین و مؤمنات، طالب نصیحت هستند، بر این مطالب، اشکالات وارد است، از آن جمله:
1. نصیحت در جزییات است، و موعظه اعم است از کلیات و جزییات. ناشناسها همدیگر را نصیحت نمیکنند.
2. «من عمل بما علم، ورثه الله علم ما لم یعلم»[1]
- «من عمل بما علم کفی ما لم یعلم»[2]
- «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»[3]
[به] آنچه میدانید عمل کنید، و آنچه نمیدانید احتیاط کنید تا روشن شود و اگر روشن نشد بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشتهاید، طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است، و قطعاً مواعظی را شنیدهاید و میدانید، عمل نکردید وگرنه روشن بودید.
3. همه میدانند که «رسالة عملیه» را باید بنگرند و بخوانند و بفهمند و تطبیق عمل بر آن نمایند و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ پس نمیتوانند بگویند: «ما نمیدانیم چه بکنیم و چه نکنیم.»
4. کسانی که به آنها عقیده دارید نظر به اَعمال آنها نمایید، آنچه میکنند از روی اختیار بکنید، و آنچه نمیکنند از روی اختیار نکنید؛ و این از بهترین راههای وصول به مقاصد عالیه است «کونوا دعاة إلی الله بغیر ألسنتکم»[4] مواعظ عملیه بالاتر و مؤثرتر از مواعظ قولیه است.
5. از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز و ادعیة مناسبه اوقات و امکنه در تعقیبات و غیر آنها و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه و زیارت علما و صلحا و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد. و برعکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش[5] از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنة حاصلة از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان مبدل میشوند؛ پس مجالست با ضعیف الایمان - در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها - سبب میشود که ملکات حسنة خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسدة آنها را یاد بگیرد:
«جالسوا من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فی عملکم منطقه و یرغبکم فی الاخرة عمله»[6]
6. از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل بینیاز میکند از غیر آن؛ یعنی غیرمحتاج است به آن و او محتاج غیر نیست، بلکه مولد حسنات و دافع سیئات است: (و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون)[7]؛ [یعنی] عبودیت ترک معصیت در عقیده و عمل.
بعضی گمان میکنند که ما از ترک معصیت عبور کردهایم!! غافلند از اینکه معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع برای تخویف،[8] إیذاء محرم است؛ [و] تبسم به عاصی برای تشویق، اعانت بر معصیت است.
محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه در کتب و رسائل عملیه متبین شدهاند.
دوری از علما و صلحا سبب میشود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را به ثمنهای بَخس[9] و غیر مبارک بخرند، همه اینها مجرب و دیده شده است.
از خدا میخواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفة اسلام و ایمان، موفقیت به «عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت» قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، تا اینکه ترک معصیت ملکه بشود؛ و معصیت برای صاحب ملکه به منزله زهر خوردن برای تشنه یا میته خوردن برای گرسنه است.
البته اگر این راه تا آخر مشکل بود و به سهولت و رغبت منتهی نمیشد، از خالق قادر مهربان مورد تکلیف و ترغیب و تشویق نمیشد.
«و ما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت و إلیه أنیب و الحمدلله أولاً و آخراً والصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین»
پینوشتها:
ã. برگی از دفتر آفتاب، رضا باقیزاده، ص 195.
[1]. هرکس به آنچه میداند، عمل کند، خداوند او را از اموری که نمیداند آگاه میگرداند. از فرمودههای امام صادق(ع)، بحارالانوار، ج 78، ص 189.
[2]. هرکس به آنچه میداند عمل کند، از آنچه نمیداند کفایت میشود. میزانالحکمة، ج 6، ص 533.
[3]. و کسانی که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههای خود را بر آنان مینماییم. عنکبوت/ 69.
[4]. با غیر زبانتان، داعیان به سوی خداوند باشید. روایتی به همین مضمون از امام صادق(ع) وارد شده است. رک: اصول کافی، ج 2، ص 77 و 78، روایت 9.
[5]. هراس، دوری کردن.
[6]. با کسانی نشست و برخاست کنید که برخورد و دیدن آنان، شما را به یاد خدا آورد و گفتارشان موجب افزونی دانش شما، و اعمال آنان موجب رغبت و تمایل شما به آخرت گردد. برگرفته از فرمایش امام صادق(ع)،اصول کافی، ج 1، ص 39.
[7]. و جن و انس را نیافریدم، جز برای آنکه مرا بپرستند. ذاریات/ 56.
[8]. ترساندن.
[9]. قیمت اندک و ناچیز.